به علت علاقه به گرافیک سهبعدی سعی میکنم از وقتهای اضافی که دارم برای مدلسازی سه بعدی یا سایر کارهای مرتبط با اون استفاده کنم. از نظر من انتخاب یک موضوع و ساخت سه بعدی اون و سپس طی کردن باقی مراحل مثل ساخت بافتها، نورپردازی و رندر بهترین روش برای استفاده از وقتهای اضافی هستند. بعد از نهایی کردن یه مدل سعی میکنم موضوع بعدی مدلسازی رو در حین جستجوهایی که به طور معمول در اینترنت دارم انتخاب کنم. این دوربین فیلمبرداری ورزشی از شرکت ریکُ رو هم به همین شیوه انتخاب کردم.
برای منابع تصویری معمولن از گوگل، آرت ستیشن و پین ترست استفاده میکنم اما در مورد این دوربین تنها تونستم تعدادی عکس ازش با جستجو در گوگل پیدا کنم. داشتن تعداد زیادی تصویر از موضوع خیلی کمک میکنه تا درک بهتری از سطحها و انحناهای اون داشته باشم به همین دلیل سعی میکنم از زاویههای مختلف موضوع و نماهای بسته از جزئیات تصویر داشته باشم. در نهایت هم در وبسایت آمازون تونستم صفحهی فروش این دوربین رو پیدا کنم که تصویرهای با کیفیتی از نماهای تخت اون داشت که به عنوان مدل شیت در فیوژن ازشون استفاده کردم.
قبل از شروع مدلسازی معمولن چند دقیقهای با دقت به تصویرهایی که از موضوع جمع کردم نگاه میکنم تا بتونم اون رو از نظر سطحهایی که داره مطالعه کنم. بعد از شروع به ساخت مدل هم بعضی وقتها کار رو قطع میکنم و با نگاه کردن به تصویرها روشهای اجرای یک قسمت رو در ذهنم مرور میکنم و سعی میکنم بهترین روش رو برای انجام اون انتخاب کنم. تمام مراحل ساخت مدل از تنظیم مدل شیتها تا اضافه کردن جزئیات نهایی رو میتونید در ویدئوهای زیر دنبال کنید.
مدلسازی این مدل حدود بیست ساعت طول کشید که در مدت پنج روز انجام شد. اگه ویدئوهای بالا رو ببینید متوجه میشید که استفاده از چند ابزار مشخص مدام داره تکرار میشه و هیچ تکنیک خاص یا پیچیدهای در اون استفاده نشده همین کمک میکنه که راحت بشه مراحل ساخت رو دنبال کرد.
بعد از نهایی شدن مراحل مدلسازی تعداد تقسیمات هر قطعه رو در فیوژن تعیین کردم و با فرمت obj خروجی گرفتم و بعد همهی قطعات رو به مایا وارد کردم. این کار رو میشه چشمی انجام داد مثلن اگه یه قطعهی کوچیک به نسبت کل مدل دارید اون رو با تقسمات کم خروجی بگیرید ولی اگه قراره که در نمای بستهای از دوربین همون قطعه رو رندر بگیرید تعداد تقسیماتش رو بایستی متناسب با این موقعیت تعیین کنید. در سکرینشات زیر شاید به نظر بیاد بعضی قسمتها بیش از حد تقسیمات دارند ولی چون میخواستم مدل رو با جزئیات کامل و از زاویههای مختلف رندر بگیرم به همین دلیل به این صورت خروجی گرفتم.
برای تنظیم یو وی یا همون مختصات بافت گذاری این بار متفاوت از کارهای قبلی عمل کردم و یو وی تمام قطعاتی که قرار بود یک متریال مشخص داشته باشند رو با هم یکی کردم. برای یکدست کردن میزان جزئیات در بافت نهایی هم متناسب با مقدار سطح هر بخش یک بافت 1k یا 2k و یا 4k در سابستنس پینتر بهشون نسبت دادم. البته این روش محدودیتهایی داره ولی برای این مدل جواب داد. نتیجه این روش رو در سکرینشات زیر میتونید ببینید.
در سابستنس پینتر با تغییر تنظیمات سمارت متریالها سریع تونستم متریالهای مدل رو تعیین کنم. ساختن علایم و پیدا کردن فونتهای مناسب کمی وقت برد که البته میشد با فونتهای مشابه هم متنها رو ایجاد کنم ولی خب در نهایت تونستم فونت اصلی رو پیدا کنم که برای متنهای بالای مدل دوربین ازشون استفاده کردم.
نورپردازی و رندر رو در مایا و با موتور رندر آرنولد انجام دادم. سه نور دیسکی شکل در اطراف مدل و یه نور گنبدی کل نورهای استفاده شده برای این کاره. در زیر نتیجهی نهایی نورپردازی رو روی مدل بدون بافت میتونید ببینید.
تنظیمات رندر خاصی انجام ندادم و مقدارهای تغییر داده شده در سکرینشات زیر مشخصه. تمام نماهای رندر گرفته شده رو با فرمت png ذخیره و در فتوشاپ پسزمینه رو با یه رنگ خاکستری ساده پر کردم. اول به فکرم رسید که خروجیها رو با فرمت exr بگیرم تا بعدن در فتوشاپ رنگها و شدتهای رنگی و نوری رو تنظیم کنم که در نهایت به این نتیجه رسیدم که تصویرهای خروجی رندر به اندازه کافی مناسب هستن و نیازی به تغییر ندارند.
تصاویر رندر شده اولیه از مدل ولی شاید بعدن یه تصویر در صفحه نمایش دوربین اضافه کنم که به نظر روشن بیاد و یا از زاویههای بسته ازش رندر بگیرم.
در آخر با خودم گفتم که شاید بد نباشه یه ویدئوی ۳۶۰ درجه هم از این مدل رندر کنم و نتیجه اینی شد که در زیر میتونید ببینید.
برای دیدن این کار در وبسایت آرت ستیشن اینجا کلیک کنید.